Mano ye donya harf

Ich habe mein leben ohne dich verloren

لبخند می زنم به تو که دوری 

لبخند می زنم به همین غم ها 

خود را به باد دادم و 

خواهم رفت 

از جمع پوچ 

یک یک ادم ها ....

 

#فاطمه_اختصاری

+نوشته شده در چهار شنبه 27 تير 1397برچسب:,ساعت15:21توسط bahane16 | |

همخواب رقیبانی و من تاب ندارم 

بی تابم و از قصه این خواب ندارم 

+نوشته شده در شنبه 5 خرداد 1397برچسب:,ساعت18:5توسط bahane16 | |

قصد مرا کردی ولی مقصود یادت رفت

او را که قلبش زادگاهت بود یادت رفت

یک عمر معبد ساختی از شانه های من 

اما نمیدانم چرا معبود یادت رفت

در شهر پر آوازه ام ...در مردمک هایم

کم بودی و جبران این کمبود یادت رفت

ذهنت شبستانی پر از زنهای خوشبخت است 

حق داشتی تنهایی ام را زود یادت رفت

خاموش می کردی دلم را بعد می رفتی 

این گردسوز کهنه ی پر دود یادت رفت 

پیشانی ام دلتنگ لبهای تو بود اما 

هنگام رفتن بوسه بدرود یادت رفت

 

#حسنا_محمدزاده

 

 

+نوشته شده در شنبه 5 خرداد 1397برچسب:,ساعت17:3توسط bahane16 | |

دربا نبوم اما طوفان سرشت من بود

گرداب خویش گشتن در سرنوشت من بود 

 

#حسین_منزوی

 

+نوشته شده در چهار شنبه 19 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت23:21توسط bahane16 | |

وداع کردی و گفتی 

که باز میگردی

 

چه قدر لحن تو وقت دروغ،

شیرین است...

#سجاد_سامانی

+نوشته شده در چهار شنبه 19 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت23:15توسط bahane16 | |

 

تا حالا شده از یه شخصیتی مثل جوکر خوشتون بیاد ؟

من خوشم میاد .

شاید از نظر بعضی ها احمقانه باشه ولی از نظر من این طوری نیست .

خیلی ها از جوکر بدشون میاد ،چون فکر می کنند اون یه قاتل  هست !

اما این اشتباهه .

اون یه قربانی زخم خورده ست.

کسی که بخاطر عشق قربانی شد .

اون به خاطر عشق به همسرش ،خودش رو قربانی کرد .

اما هیچ کس این لحظات رو ندید.همه الان اون رو می بینن و میگن اون فقط یه قاتل کثیفه.

شده یه بار از خودمون بپرسیم چی شد که جوکر به اینجا رسید؟

چرا آیندش و زندگی شو تباه کرد .

اون باخته همه چیزش و وقتی همه چیزش و از دست داد بد شد .

فاصله ی خوب بودن و بد بودن فقط یه تار موئه....

حواسمون به ادم های  اطرافمون باشه ،خیلی ها هستن که اماده ان یه جوکر جدید بشن .

پیدا کردنشون سخت نیست،چون اینا همون هایی هستن که بهشون زخم زدین .

یه مشت قربانی که باید تاوان گند اخلاقی و اشتباهات رفتار های بقیه رو بدن .

جوکر عاشق بود ،ولی همسرش عشقش وندید،از اون کسی رو ساخت 

که همه ی دنیا بهش به  چشم یه وحشی نگاه کنن.

دریغ از این اینکه تو وجود همه ی ما یه جوکر هست 

که فقط به یه جرقه نیاز داره و 

تمام......

+نوشته شده در چهار شنبه 12 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت19:2توسط bahane16 | |

تا حالا شده به یه پرواز و بعدم یه خواب ابدی فکر کنید؟...!

من بار ها بهش فکر کردم 

بار ها و بار ها 

اما بی اقرار بگم می ترسم 

خیلییی

ترس دست و پام و قفل میکنه ،میشم همون ربات همیشگی که لبخند مصنوعیش و قهقهه های ماهرانه ی فریب دهنده اش همراهشه.

ترس از چی ؟

خودمم نمیدونم.

یادمه بچه که بودم از مرگ می ترسیدم ،اما الان نه دیگه.

ترسم از مرگ ریخته ...

نه به خاطر اینکه توشه بارم پر از خوبیه، نه میدونم که اون تعریفی نداره 

اما علاقم و به زندگی از دست دادم 

از دست دادم ..........

 

+نوشته شده در چهار شنبه 12 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت18:52توسط bahane16 | |

زور که نیست!

خب دوستت ندارد...

چرا عمرت را ،وقتت را صرف کسی

می کنی که دلش با تو نیست

که به هیچ فردای مشترکی با تو فکر 

نمی کند؟

یک بار به جای دویدن

در جاده ی یک طرفه  ای که چیزی به جز 

خستگی برایت ندارد

کمی دقیقتر به اطرافت نگاه کن..

قطعا،زیر ای آسمان

جایی نزذیک به تو،کسی هست 

که دلش می خواهد بی قرا بی قراری هایت 

شود 

باور کن ...

خدا در سرنوشت هیچ کسی تنهایی رقم 

نمی زند

این ما هستیم که با رفتار اشتباه یک عمر خودمان را 

محکوم به تنهایی می کنیم 

#فرشته_رضایی

 

 

+نوشته شده در دو شنبه 10 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت22:37توسط bahane16 | |

وقتی با من میمونی تنهاییمو باد می بره 

دو تا چشمام بارونه شبونه کرده 

بهار از دستای من پر زد و رفت 

گل یخ توی دلم جوونه کرده 

تو اتاقم دارم از تنهایی اتیش میگیرم 

یه شکوفه توی این زمونه کرده 

چی بخونم جوونیم رفته صدام رفته دیگه 

گل یخ توی دلم جوونه کرده 

 

#گل_یخ

#کوروش_یغمایی

 

+نوشته شده در شنبه 8 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت1:23توسط bahane16 | |

مورچگان با هم حرف نمیزنند ،

اما دسته جمعی دانه جمع می کنند 

 

زنبور ها با هم حرف نمیزنند ،

اما دسته جمعی خانه می سازند 

 

پرستو ها با هم حرف نمی زنند ،

اما دسته جمعی به سفر می روند

 

آدم ها با اینکه خوب حرف می زنند...

تنها آذوقه جمع می کنند.

تنها خانه خود را بنا می کنند و 

تنها سفر می کنند.

براستی که آدمی تنها ترین موجود روی زمین است .....!

+نوشته شده در جمعه 7 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت21:38توسط bahane16 | |

زندگی سخت نیست ،غم سختش می کند 

دل ها تنگ نیست انتظار تنگش می کند 

عشق قشنگ است دروغ زشتش می کند 

دل هیچکس از سنگ نیست 

روزگار سنگش می کند .....

+نوشته شده در جمعه 7 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت21:32توسط bahane16 | |

حوصله ندارم اما ،همه ی قصه رو می گم 

همه ی قصه رو حتی ،اونجایی که دوست ندارم 

بذار صحبت کنیم این بار ،جای اینکه بنویسیم 

راجع به دوجین سوال ،یه سری عقده بدخیم 

می دونم که دیگه مردم ،مرگ من موقتی نیست

این جواز کفن و کفنه ،یه صدای لعنتی نیست 

توی این بهبهه ی شک ،وسط این همه بحران

خودمو گوشه ی آسفالت ،جا گذاشتم تو اتوبان 

ژست بی خوابی و منگی،واسه من نگیر دوباره 

کسی  که جلوت نشسته ،عصبی و لت و پاره 

من دیگه اصلا نمیخوام ،تیغو رو رگم بسرم 

پاینخت دود و گوگرد،قهرمان قصه من 

اگه عاشقت نبودم ،پا نمی داد این ترانه 

بی خیال بد بیاری ،زنده باد این عاشقانه

#رضا_یزدانی 

#پارت_اول

#طهران_تهران

+نوشته شده در جمعه 7 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت12:6توسط bahane16 | |

خیلی سعی نکن با کسی گرم بگیری 

چون به اندازه ی همون گرما از آتیش وجودش می سوزنتت.

یه نکته طلایی !!

همه ی ادما بد هستن 

مگه اینکه خلافش ثابت بشه !!!✌

من  وقتی game over forever شدم 

که game over forever شدن مد نبود !!!

+نوشته شده در پنج شنبه 6 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت16:31توسط bahane16 | |

خواهر بزرگم دوست دارد زیباییش را به خیابان ببرد،مست کند،برقصد،

دوست دارد با موهای باز و برهنه توی ساحل بدود و هر روز سگ کوچکش را به آغوش بکشد

و به گنجشک های پشت پنجره غذا بدهد و با صدای بلند برایشان آواز بخواند.

بلند و بلندتر از صدای اذان صبح دوست دارد تا پایان عمر تمام عید های قربان را

به خاطر گوسفندی که برای حج مادربزرگ به خاک افتاد گربه کند...

خواهر کوچکم اما دوست دارد دلتنگی اش را به حرم ببرد و

هر شب در جانمازش که پر از شکوفه و اعجاز است به خواب رود

و هر جمعه در انتظاری عاشقانه 

به نجات جهان فکر کند و هر سحر با باز کردن بال های کوچکش بهشت را به خانه بیاورد .

دوست دارد در امنیت چادرش به مادرم لبخند بزند و مادرم ...

که خیرخواهی اش از تمام معلم های دینی روشن تر است 

و بیشتر از تمام مردان سیاست نگران که هیجوقت آیه ای را به اجبار به دهان من نگذاشت

که حتی دلگیر ،حتی غمگین مهربان است،مهربان مثل خدا نه مثل شما.....

مادرم هر دو خواهرم را به یک اندازه دوست دارد...

حسین غیاثی

+نوشته شده در سه شنبه 4 ارديبهشت 1397برچسب:,ساعت12:35توسط bahane16 | |